کنترل دوپینگ خون : روشتشخیص دوپینگ خون!!؟ مجله تخصصی فیتنس و تندرستی فیت بادی.
کنترل دوپینگ خون:
کنترل دوپینگ خون
کنترل بینالمللى (IOC) دوپینگ خون را در سال ۱۹۸۵ اعلام کرد.
احتمال سوء استفاده از اریتروپویتین نوترکیب بعداً شناخته شد و منجر به آن گردید که IOC استفاده از آن را در سال ۱۹۹۰ ممنوع اعلام نماید.
روشهائى براى شناسائى سوء مصرف این دارو ارائه گردیدهاند، ولى این تکنیکها قطعى و قابل اعتماد نیستند.
بهعنوان مثال ممکن است آستانهاى را براى درصد گلبولهاى قرمز ماکروسیتیک و هیپوکروم تعیین نمود،
که تنها دریافتکنندگان اریتروپویتین بالاتر از این حد را داشته باشند.
با این وجود این روش تنها ۵۰% موارد سوء مصرف اریتروپویتین را شناسائى مىکند.
۵۰% بقیه شناخته نشده باقى مىمانند (Casoni و همکاران، ۱۹۹۳)
کنترل دوپینگ خون
روشهاى تشخیص آزمایشگاهى دوپینگ خون:
به گفتهٔ Dumhnall Mc Auley سردبیر مجلهٔ British J of Sports Medicine
آزمایشهاى تشخیص دوپینگ پیچیده و مشکلآفرین مىباشند و هنوز هم ورزشکاران یک مرحله از ما جلوتر هستند.
افزایش مصرف اریتروپویتین در سالهاى اخیر ذهن مدیران و مسئولان ورزشى را به خود جلب نموده است.
این دارو برخلاف صدها داروى نیروزائى که توسط کمیتهٔ بینالمللى المپیک ممنوع شدهاند،
اثرات و کارآئى بالائى دارد و برخلاف داروهاى مذکور فنآورى تشخیص آن در بدن با مشکلات متعددى مواجه است.
هموگلوبین و هماتوکریت
یکى از روشهاى تشخیصى دوپینگ خون و اریتروپویتین،تعیین میزان هموگلوبین و هماتوکریت است.
مشکل استفاده از هموگلوبین و هماتوکریت بهعنوان ابزار تشخیصى دوپینگ خون، مسئله تعیین ارزش Cut-off در غربالگرى نمونههاى خون مىباشد.
فدراسیون بینالمللى اسکى غلظت هموگلوبین را ملاک قرار مىدهد
(۵/۱۶ گرم در دسىلیتر براى خانمها و ۵/۱۸ گرم در دسىلیتر براى آقایان)
فدراسیون بینالمللى دوچرخهسوارى هماتوکریت را بهعنوان معیار تشخیص Cut-off معرفى مىکند (هماتوکریت بیش از ۵۰%)
معیار هماتوکریت ۵۰% (تقریباً معادل هموگلوبین ۵/۱۶ گرم در دسىلیتر) ممکن است بسیار سختگیرانه و در برگیرندهٔ تعداد زیادى از موارد کاذب باشد.
به همین خاطر محدودهٔ ۳SD± (انحراف معیار) از عدد ۵۰ یا هماتوکریت متوسط جامعه پیشنهاد مىشود که رقم فوق را تا ۵۳% افزایش مىدهد،
ولى در مورد این رقم بحث و جدل وجود دارد، چرا که متخصصین هماتوکریت بیش از ۵۱% را براى ورزشکاران خطرناک مىدانند
(با توجه بهمدت رقابت ممکن است تعریق میزان هماتوکریت را افزایش دهد.)
در یک مطالعه گذشتهنگر (Retrospective):
کنترل دوپینگ خون
بر روى ۳۶۰ نمونهٔ خون دوچرخهسواران استقامتى کوهستانى که در فاصلهٔ سالهاى ۹۶-۱۹۸۷ در مسابقات داخلى استرالیا شرکت نموده بودند،
مشاهده شد که ۸/۲ درصد موارد هماتوکریت بالاتر از %۵۰ داشتند،
یعنى بالاتر از حدى که توسط فدراسیون بینالمللى این رشته بهعنوان Cut-off پذیرفته شده است.
در این مطالعه بیشترین میزان هماتوکریت ۵۲% بود.
در یک آنالیز وسیع بر روى ۱۲۳۵۹ نمونه شامل ورزشکاران شرکتکنندهٔ ورزشهاى مختلف در استرالیا (شنا، واترپلو، دوچرخهسواری، بسکتبال و …)
۴/۳% موارد هماتوکریبت بالاى ۵۰% داشتهاند.
مشکل دیگر استفاده از هموگلوبین و هماتوکریت اثرات تداخلى موقعیت بدن و تعریق بر این فاکتورها است.
برونده قلبى و فشار خون در حالت ایستاده بیشتر از حالت نشسته و خوابیده است که به علت جابهجائى بینرگى مىباشد.
Gore و همکاران (۱۹۹۲) نشان دادهاند که ۳۰ دقیقه نشستن در مقابل ۳۰ دقیقه ایستادن سبب کاهش ۶% در حجم پلاسما مىگردد.
این مسئله نشان مىدهد که موقعیت بدن چگونه بر معیار هماتوکریت اثر مىگذارد.
بهعنوان مثال:
اگر یک دوچرخهسوار حجم خونى برابر ۶ لیتر داشته باشد،
و هماتوکریت وى در حالت استراحت نشسته ۴۹% باشد.
(۹۴/۲ لیتر سلول و ۰۶/۳ لیتر پلاسما)،
اگر همین دوچرخهسوار ۳۰ دقیقه در موقعیت ایستاده قرار گیرد ۶% حجم پلاسما کاهش مىیابد،
و هماتوکریت این دوچرخهسوار به ۵/۵۰% مىرسد که با معیار هماتوکریت ۵۰% فرد دچار مشکل مىشود.
بعضى محققین اندازهگیرى هماتوکریت را در موقعیت نشسته و صبح قبل از صرف صبحانه پیشنهاد مىنمایند.
کنترل دوپینگ خون
اندازهگیرى اریتروپویتین:
یکى از مشکلات دوپینگ اریتروپویتین معضل تشخیص آزمایشگاهى آن مىباشد،
چرا که اریتروپویتین در حال عادى در ادرار افراد طبیعى یافت مىشود
و نمونهٔ خون هم فقط افزایش هماتوکریت را نشان مىدهد.
بزرگترین مشکل غربالگرى استفادهٔ نابجا از اریتروپویتین میزان کم اریتروپویتین نوترکیب انسانى و در مقابل میزان بالاى هورمون آندوژن در بدن است.
بنابراین در زمینهٔ تشخیص افرادى که از اریتروپویتین استفاده مىنمایند،
به شدت دچار مشکل مىشویم. پس باید در پى روشهائى باشیم که قادر به افتراق اریتروپویتین آندروژن و اگزوژن هستند.
در این زمینه فعالیتها و تحقیقاتى صورت پذیرفته است.
براساس مقالهٔ یک گروه محقق فرانسوى (Nature 2000,405:635)
اندازهگیرى اریتروپویتین:
کنترل دوپینگ خون
یک روش اندازهگیرى به شیوهٔ Immunobloting ابداع شده که قادر به افتراق اریتروپویتین طبیعى و مصنوعى مىباشد.
این گروه با انجام آزمایش بر روى ۱۰۲ نمونهٔ فریز شده ادرار شرکتکنندگان در رقابت دوى استقامت فرانسه (۱۹۹۸) ۲۸ نمونه را شناسائى نمودهاند،
که سطح اریتروپویتین بالاتر از حد عادى داشتند و موفق به اثبات این مطلب شدند
که از این تعداد ۱۴ نمونه مربوط به هورمون نوترکیب اریتروپویتین است.
این ۱۴ نمونه غلظت بالائى از اریتروپویتین را داشتند.
(۷ تا ۲۰ واحد بینالمللى در لیتر) و بر روى این نمونهها Focussing انجام شد،
که منظرهٔ Isoelectric امکان افتراق اریترروپویتین طبیعى و نوترکیب را میسر ساخت.
یک روش کیفى نیز براساس یک متد الکتورفورز منحصر به فرد توسط پروفسور Leif Wide در سوئد کشف شده است.
این روش قادر به افتراق بین EPO آندوژن و rhEPO است، چرا که شارژ الکتریکى این دو نوع بسیار متفاوت هستند.
rhEPO که از سلولهاى تخمدان و کلیه هامستر و سلولهاى فیبروبلاست ساخته مىشود، شارژ منفى کمترى نسبت به EPO آندوژن دارد.
با استفاده از این روش شناسائى rhEPO در تمام موارد ظرف ۲۴ ساعت پس از مصرف آن ممکن است.
پس از ۴۸ ساعت rhEPO هنوز در ۷۵% موارد قابل تشخیص است. این تکنیک بسیار دقیق و قابل اعتماد است.
اریتروپویتین انسانى نوترکیب اگرچه با سکانس پپتیدى اریتروپویتین طبیعى ساخته شده است،
ولى زنجیرهٔ کربوهیدراتى آن از نوع آندوژن متفاوت است
که مىتوان در روشهائى همچون الکتروفورز از این وجه تمایز در افتراق نوع طبیعى و نوترکیب استفاده نمود.
بنابراین برخلاف دوپینگ خونی، تجویز اگزوژن rhEPO را همچنین مىتوان از طریق الکتروفورز خون یا ادرار شناسائى نمود.
این روش قابلاعتماد است و هیچ مورد غلطى گزارش نمىشود.
سایر روشهاى آزمایشگاهى قابل دسترس براى غربالگرى استفاده از اریتروپویتین عبارتند از:
کنترل دوپینگ خون
– اندازهگیرى مستقیم اریتروپویتین سرم و یا ادرار
– سنجش اندکس رتیکولوسیتى
– سنجش گیرندهٔ محلول ترانسفرین در سرم
– اندازهگیرى FDP (فرآوردهٔ ناشى از تخریب فیبرین) و یا D-dimer در ادرار
آنتى بادىهاى تجارى که اریتروپویتین انسانى نوترکیب را از نوع طبیعى افتراق مىدهند،
در مقابل اریتروپویتین نوترکیب ژنهاى مختلف واکنش یکسانى ندارند که استفاده از آنها بهعنوان یک روش مناسب را محدود مىسازند.
در تزریق جلدى و عضلانی، غلظت دارو و سرم به میزان خیلى کمى افزایش مىیابد
و پس از مدت کوتاهى داروى تجویز شده در اثر کلیرانس قابل تشخیص نمىباشد.